زنان به پيش (طرحي براي ارتقاي منزلت اجتماعي زنان و افزايش مفاهمه بين زن و مرد)

ناشر: دنياي اقتصاد
مترجم: حميدرضا آريان‌پور
نويسنده: شريل سندبرگ
قطع: رقعي
نوع جلد: شوميز
زبان: فارسي
تعداد صفحات: 248
سال انتشار: 1398
نوبت چاپ: 3
وزن: 290
شابک: 9786007106471
قيمت: 32,000تومان
موجودي : 2 (جلد)
+

به اشتراک بگذارید

درباره‌ی کتاب

کتاب «زنان به پيش» چنان که شايسته مولف آن يعني يکي از قدرتمندترين و ثروتمندترين زنان جهان است، دربردارنده آموزه هايي پرشمار براي همگان است که آن را پرفروش‌ترين کتاب مديريت سال 2013 ميلادي و يکي از پرفروش‌ترين کتاب‌ها در ماه‌هاي رفته از سال 2014 کرده است. شريل سندبرگ، مدير ارشد اجرايي فيسبوک است؛ نيرومندترين ابزار تاريخ بشر براي برقراري ارتباط اجتماعي و حتي فراتر از آن. سندبرگ گرچه پردازنده ايده نخستين فيسبوک نيست، اما پس از مارک زوکربرگ، بنيان‌گذار اين غول فناوري، شخص دوم اين شرکت ابرقدرت است. او يکي از کساني است که اين غول را پرورش داده، همان کاري که در گوگل نيز کرد و شرکتي کوچک را به غول جستجوي برخط(آنلاين) جهان دگرگون کرد. سندبرگ هنگام نوشتن اين کتاب در فهرست «قدرتمندترين زنان جهان» مجله فوربس، جايگاه پنجم را داشت و در آخرين فهرست منتشر شده از سوي فوربس نيز همچنان جزو ده نفر نخست جهان است. او در فهرست مجله فورچون از«قدرتمندترين زنان در تجارت» هم پنجم است. سندبرگ همچنين يکي از ثروتمندترين زنان جهان به شمار مي آيد و جالب آنکه همه اينها را در 44 سالگي به کف آورده است. افزون بر اين دستاوردها، رهنمودهاي او از آن رو جذاب است که اولا شريل سندبرگ در مسير کاري، گام به گام پيش رفته و ثانيا در زندگي شخصي تجربه شکست و موفقيت را با هم دارد. او در جواني طلاقي زودهنگام را از سر گذارنده و حالا کار و خانواده را با هم دارد. به اين ترتيب آنچه او در اين کتاب پيشنهاد مي دهد نه ايده آل برخي فمينيست هاي ضد مرد، بلکه مناسب مردمي از هر طبقه اجتماعي است. اما پيشينه و حال نويسنده کتاب، تنها دليل دلرباييِ «زنان به پيش» نيست. در کنار شخصيت نويسنده، دارايي هاي خود کتاب است که بايد کانون توجه باشد. اين کتاب نه تنها ميوه سال ها درگيري سندبرگ با تبعيض و کليشه هاي جنسيتي و همچنين مسائل مديريتي که محصول فکر و عمل ده ها متفکر و کنشگر است. فهرست کساني که در پايان کتاب از آنها سپاسگزاري شده مجموعه اي ازکاردان ترين استادان برترين دانشگاه هاي جهان، دقيق ترين پژوهشگران از معتبرترين نهادهاي تحقيقاتي، مشتاق ترين فعالان جديد و قديم حقوق مدني و حقوق زنان و باتجربه ترين ويراستاران فني و ادبي است. خلاف رسم تعارفات شرقي، تک تک افراد نام برده در بخش «سپاسگزاري» در پايان کتاب، در شکل گرفتن اين کتاب نقش داشته اند. از سوي ديگر، آنچه در خواندن اين کتاب باعث شگفتي خواهد شد مستند ساختن حتي آشکارترين مسائل حرفه اي و اجتماعي به پژوهش هاي علمي است. همچنين آمار، داده‌ها و اطلاعات رنگارنگي به ياري روشن‌کردن يا اثبات مطالب آمده اند. ولي دو موضوع ديگر وجود دارد که خواندن اين کتاب را براي خواننده ايراني سودمند مي‌کند. نخست آنکه وضعيت بيشتر جوامع همانند وضعيت جامعه ايران است، به لحاظ سدهايي که سنت و در مواردي مدرنيته پيش پاي زنان مي گذارد. با پيش رفتن در بخش هاي کتاب نمونه‌هايي مي بينيد که شباهتي عجيب به نمونه هاي ايراني دارند. سندبرگ که در خانواده اي سنتي بزرگ شده از اين مي گويد که دختران خانواده او به نام کوچکشان صدا زده نمي شده اند. در جايي از اين مي گويد که جاه طلبي زنان در جامعه نکوهيده است. در جايي از اين‌که شمار بسيار زياد دختران در دانشگاه ها موجب نشده است که تعداد قابل توجهي از زنان به مديريت ارشد دست يابند. در جايي ديگر از اين‌که فشار بسيار زيادي روي دختران هست که بيش از هر چيزي به ازدواج بينديشند. جالب‌تر از همه شايد انتقاد او و همفکرانش به فشار وحشتناک بر زنان و دختران غربي است براي زندگي به سبکي که رسانه‌ها و صنايع از آن نفع مي برند. با اين حال شباهت هاي ديگري نيز وجود دارد که بسيار با محيط خانواده دوست کشور ما جور مي آيد. سندبرگ در اين کتاب و در سخنراني هايش به شدت از استفاده ابزاري از زنان انتقاد مي کند و آن را از موانع موفقيت زنان مي شمارد. او همچنين بسيار- واقعاً بسيار- به ازدواج، خانواده و تربيت فرزندان اهميت مي دهد. در جاي جاي اين کتاب به پسنديده بودن ازدواج در صورت انتخاب درست پافشاري شده، اما به همه هشدار داده شده که با فشار آوردن به دختران براي ازدواج، بستر پيامدهاي منفي متعدد براي شخص و جامعه را فراهم نياورند. اما در اين مسير دو نکته ضروري يادآوري شده است. نخست آنکه جامعه و خانواده نهادهايي ساخته از زنان و مردان‌اند و هم در تربيت دختران و پسران و هم در اصلاح رفتار زنان و مردان بايد عدالت را رعايت کرد. ديگر اين‌که در رويکردي اين چنين، منفعل بودن زنان توجيهي ندارد. از آفات برخي جوامع آن است که بعضي دختران گاه با تصور آنکه بار زندگي بر دوش مرد است، تلاشي براي فتح قله هاي کاري يا شخصي نمي کنند، بدتر آنکه بسياري تنها به ويژگي-هاي ظاهري بسنده کرده و جاه طلبي حرفه ا