|
|||
![]() داستان کوتاهست که هر داستان به نحوي ادامه داستان قبل است. اين موضوع باعث ميشود خواننده احساس کند همزمان با خواندن مجموعهاي از داستانهاي کوتاه، در حال خواندن رماني است که ارتباط حوادث داستانها، آن را شکل ميدهد. حسن ميرعابديني در کتاب صد سال داستاننويسي ايران دربارهي اين مجموعه داستان مينويسد: نويسنده با توجهي جدي به فرم، موفق شده است با درک شاعرانهي عميقي احساسات شخصيتها را بکاود و حالتهايشان را به نمايش بگذارد؛ شعري چندبعدي سروده است که با فرورفتنِ گام به گام در اعماق ذهنيت خرد شدهي مرداني تيرهبخت شکل ميگيرد. صفدري، زندگي در جنوب کشور را رازآميز نميکند، بلکه فضايي کنايي و عاطفي ميسازد و به جاي متعجب ساختن خواننده، به شيوهاي ماهرانه و به دور از تصنع، او را به درون آن فضا ميکشاند؛ و به آن گوهر کمياب که داستان کوتاه خلاقانه است دست مييابد. |