دربارهی کتاب
راجر فارمر در مقدمه، کتابش را اينگونه توضيح ميدهد: اقتصاد كلان با اشتغال و تورم و نرخ هاي بهره سروکار دارد. اشتغال و تورم و نرخ هاي بهره چگونه با هم مرتبط ميشوند و تحت تأثير سياست هاي پولي و مالي دولت قرار ميگيرند؟ كتاب «اقتصاد چگونه كار ميكند» توضيحي شمرده و موشکافانه در خصوص اقتصاد كلان با هدف کمک به خواننده عادي فراهم ميكند که تخصصي در حوزه اقتصاد ندارد. من تفاوت ميان دو رويكرد مهم اقتصاد کلان يعني کلاسيك و كينزي را توضيح و نشان ميدهم آنها چگونه بحث سياستگذاري را كه به دنبال بحران مالي جهاني اخير داغ شد تحت تأثير قرار دادند. منظورم همان بحراني است كه در 2007 با سقوط نورترن راك در انگليس شروع و با سقوط لمن برادرز در ايالات متحده در پاييز 2008 به فاجعهاي جهاني تبديل شد.
اما اين همه ماجراي کتاب نيست. اين كتاب چيزي بيش از توضيح ايدههاي رايج فراهم ميكند. اين كتاب برخي ايدههاي جديد را معرفي ميکند و توضيح ميدهد که چگونه به فراسوي اقتصاد كلاسيك و كينزي قدم ميگذارد. من رويكردي تازه براي ممانعت از پيدايش بحرانهاي مالي آتي ارائه و راه حل هاي سياستگذاري عملي را بر اساس بنيادي کاملا علمي پيشنهاد ميكنم. جزئيات فني و رياضي اين بحث را در جاي ديگري توضيح دادهام. اين كتاب براي شماست -خواننده عادي- كه ميخواهيد از همهچيز سر در بياوريد.
چرا اختلافات زيادي ميان روزنامهنگاران و سياستمداران و اقتصاددانان دانشگاهي درباره علل ركودها وجود دارد؟ چه چيزي در 2008 در مسير اشتباه حركت كرد و چگونه ميتوانيم آن را تصحيح كنيم؟ كينز كه بود و چرا ايدههايش امروزه اهميت دارد؟ نقش سيستم فدرال رزرو و بانك مركزي انگليس و بانك مركزي اروپا در اقتصاد چيست و آنها چگونه زندگي شما را تحت تاثير قرار ميدهند؟ آيا براي دولت هاي سراسر جهان قابل توجيه است كه صدها ميليارد از دلارها و پوندها و يوروهاي ماليات دهندگاني را هزينه كنند كه مالک آنها نيستند؟ در اين كتاب، من به تمامي اين پرسشها با ارائه مثالهايي پاسخ ميدهم. به منظور درك بهتر بحران مالي 2008، اين كتاب كمك ميكند تا بفهميم هواخواهان اصلي دو رويکرد کلاسيک و کينزي اقتصاد کلان در خصوص بحران مالي چگونه ميانديشند و بينشهاي خود را چگونه مطرح ميكنند. تاريخ قرن بيستم تاريخ مشاجره عقايد اقتصاددانان كلاسيك و كينزي است كه اين مشاجره تا به امروز نيز ادامه يافته است. بهطور كلي ميتوان گفت دو حادثه دگرگونساز اتفاق افتاده كه هر يك از آنها منجر به انقلابي در انديشه اقتصادي شده است: يكي ركود بزرگ دهه 1930 و ديگر ركود تورمي دهه 1970.
قبل از 1930، اغلب اقتصاددانان كلاسيك بودند. در فاصله 1930 تا 1970، انديشه كينزي برکشيد و از 1970 تا به امروز، انديشه كلاسيك با مجموعه جديدي از ايدهها تحت عنوان «انقلاب انتظارات عقلايي» بر سر زبانها بوده است. با بحران مالي 2008، ما وارد سومين نقطه عطفي شدهايم كه نيازمند رويكردي جديد است. در اين كتاب با تركيب بهترين ايدههاي انقلاب انتظارات عقلايي و مهمترين بينشهاي كينزي نشان ميدهم كه بايد از اين نقطه به كجا عزيمت كنيم.
در واقع اين كتاب پيشنهاد سياستيِ مهميِ از جانب متفكري برجسته است. فارمر سنتهاي هايك و كينز را براي ارائه راهي جديد براي تثبيت اقتصاد و تحكيم اعتماد جامعه در خصوص چشماندازهاي آينده بهطور متوازن بهكار ميگيرد. سايمون جانسون، استاد كارآفريني مدرسه مديريت اسلون امآيتي و اقتصاددان ارشد پيشين صندوق بينالمللي پول در باره اين کتاب ميگويد: راجر فارمر، ما را به اصول اوليه ارجاع ميدهد و استدلالي واضح و موجز را به زباني ارائه ميكند كه پيگيري آن آسان است. هيچ سياستگذاري اشتياق چنداني براي پذيرش رويكرد فارمر ندارد؛ همين اتفاق در دهه 1930 براي كينز هم افتاد. بياييد اميدوار باشيم كه ما نيازي نداريم ركود بزرگ ديگري را تجربه كنيم تا رهبران اقتصادي ما پس از وقوع رکود بهطور جدي اقدام به بازنگري همهچيز كنند.