درباره‌ی کتاب
لحظه اي به رهبراني که به آنها احترام مي گذاريد، بينديشيد. اين رهبران چه يک کشور، يک سازمان، يک جامعه يا يک خانواده را رهبري کنند، به اين علت که توانسته اند بر افکار و عقايد شما تاثيرگذار باشند، برايتان ماندگار و بااهميت هستند. با اينکه ممکن است تاثيرات آنها در لحظه معلوم نباشد، اما اثربخش-ترين رهبران مسير زندگي شما را براي هميشه تغيير مي دهند.
اين احتمال وجود دارد که فرصت هاي زيادي را براي رهبري کردن در طول زندگي خود به دست آوريد. اگر قادر باشيد از اين موقعيت ها به نحو مناسب استفاده نماييد، تاثيرگذاري شما حتي براي نسل-هاي بعد هم مشهود و ماندگار خواهد بود. کسي چه مي داند، شايد همين ميل به تاثيرگذاري بر دنياي اطراف است که بسياري از ما را خواهان رهبري کرده و مي کند.
سوال آن است که کليدهاي موفقيت در رهبري اثربخش تر کدامند؟ براي پاسخ به اين سوال، گروهي از متخصصان را گرد هم آورديم تا داده هاي به دست آمده از چند دهه پژوهش گالوپ در اين زمينه را مورد پژوهش قرار دهيم. اين پژوهش شامل انجام 20 هزار مصاحبه مفصل با مديران ارشد، مطالعه بيش از يک ميليون تيم هاي کاري و همچنين بهره مندي از نتايج پنجاه سال نظرسنجي سازمان گالوپ درباره موفق ترين و برجسته ترين رهبران دنيا بود. سپس گروه پژوهشي ما مطالعه اي را روي بيش از ده هزار پيرو در سراسر جهان آغاز نمود. در اين مطالعه، از اين پيروان خواستيم به زبان و بيان خود به ما بگويند چرا از تاثيرگذارترين رهبران و مديران خود پيروي مي کنند.
اين پروژه مطالعاتي، سه يافته کليدي را در اين رابطه آشکار ساخت:
1.اثربخش ترين رهبران هميشه در حال سرمايه گذاري بر روي نقاط قوت خود هستند.
هنگامي که مديريت يک سازمان، بر نقاط قوت افراد خود تمرکز نمي کند، شانس موفقيت کارکنان در مشارکت سازماني تا ميزان باورنکردنيِ 9 درصد کاهش مي يابد، اين در حالي است که اگر رهبري سازمان مورد نظر بر نقاط قوت کارکنان خود تمرکز و تاکيد نمايد، شانس موفقيت آنها در بهره بخشي به سازمان تا 73 درصد افزايش خواهد داشت. اين بدان معناست که هرگاه رهبري در پي شناخت و سرمايه گذاري بر نقاط قوت کارکنان خود بر مي آيد، احتمال اثربخشي و موفقيت کارکنان هشت برابر خواهد شد. همان طور که در بخش اول به طور خلاصه خواهيم ديد، اين افزايش در ميزان مشارکت و بهره بخشي کارکنان به معناي افزايش چشمگير در ميزان سودآوري سازمان و همچنين بهبود قابل توجه در سلامت کارکنان خواهد بود.
2.اثربخش ترين رهبران افرادي را به کار مي گيرند که داراي مناسب ترين نقاط قوت و توانمندي ها هستند، و سپس در جهت بيشينه سازي و بهبود حداکثري تيم و اعضاي آن تلاش مي کنند.
در حالي که بهترين رهبران، جامع و کامل نيستند، اما بهترين تيم ها و گروه ها اينگونه هستند. نتايج پژوهش هاي ما نشان داد تيم هايي با عملکرد عالي از توانمندي هاي لازم در هر چهار حوزه خاصِ رهبري برخوردار هستند. در بخش دوم، مطالبي را از زبان چهار رهبر مشهور در اين باره که چگونه نقاط قوتشان در اين چهار حوزه عمل مي کنند، خواهيد شنيد. همچنين توصيف هايي را از يک مديرعامل برجسته خواهيد شنيد که توضيح مي دهد چگونه عملکرد تيمش را بيشنيه سازي کرد. همچنين مطالب جالب توجهي را در مورد عناصر و عواملي که تيم هايي با عملکرد برجسته را از ساير گروه ها و تيم ها مجزا مي-کنند، خواهيد آموخت.
3.اثربخش ترين رهبران نيازهاي پيروان و اعضاي گروه ها و تيم هايشان را به خوبي درک مي-کنند.
کارکنان به دلايل بسيار خاص و معيني از رهبران خود پيروي مي کنند. هنگامي که در اين باره از هزاران پيرو سوال کرديم، آنها با دقت و شفافيت قابل توجهي توانستند شرح دهند که از رهبران خود چه مي-خواهند. در بخش سوم، نتايج اين مطالعه را بررسي خواهيم کرد و بيشتر در مورد نيازهاي اصلي و چهارگانه پيروان توضيح خواهيم داد.
براي کمک به شما خوانندگان براي درک و بهره برداري بهتر از نقاط قوتتان در مقام رهبراني متفاوت، مي توانيد کتاب «پنج نقطه قوت برتر خود را بشناسيد» را بخوانيد. مطالعه دقيق اين کتاب به شما خواهد گفت چگونه پنج نقطه قوت برترتان مي تواند به چهار حوزه مختلف توانمندي در رهبري مرتبط شود. همچنين پيشنهاداتي براي برآورده ساختن نيازهاي پيروانتان به شما ارائه خواهد شد. اما، همانطور که رفتار اثربخش ترين رهبران نشان مي دهد، مسير موفقيت در رهبري با درک عميق و کافي از نقاط قوتي که در شما وجود دارد، آغاز خواهد شد.
اين کتاب سه راه‌حل کليدي براي اثربخشي بيشتر در رهبري به خوانندگان ارائه مي‌کند: شناخت نقاط قوت خود و سرمايه‌گذاري بر روي نقاط قوت ديگران، جذب و بهره‌مند شدن از افرادي با نقاط قوت لازم و مورد نظر در گروه، و در نهايت فهم و برآورده ساختن چهار نياز اصلي کساني که شما را به عنوان رهبر پذيرفته
