ميرعبدالحسين نقيب‌زاده

فیلسوف، نویسنده، پژوهشگر و مترجم حوزه‌ی فلسفه و فلسفه‌ی تعلیم و تربیت و استاد بازنشسته‌ی گروه فلسفه و علوم تربیتی دانشگاه خوارزمی است. همه‌ی آثار او در زمینه‌ی فلسفه‌اند و بارها تجدید چاپ شده‌اند. تمرکز اصلی او بر فلسفه‌ی غرب و فلسفه‌ی تعلیم و تربیت است و در زمینه‌ی فلسفه‌ی افلاطون و فلسفه‌ی کانت نیز در ایران صاحب‌نظر است. او هم‌اکنون نیز در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی و پردیس دانشگاه خوارزمی همچنان به تدریس مشغول است. از مهم‌ترین کتاب‌های او می‌توان نگاهی به فلسفه‌ی آموزش و پرورش، فلسفه‌ی کانت: بیداری از خواب دگماتیسم بر زمینه‌ی سیر فلسفه‌ی دوران نو و درآمدی به فلسفه را برشمرد. میرعبدالحسین نقیب‌زاده جلالی ۱۳۱۶ در شهر رشت متولد شد. کودکی و نوجوانی را در زادگاه خود سپری کرد و پس از پایان تحصیلات متوسطه برای ادامه‌ی تحصیلات دانشگاهی به تهران آمد. او در سال ۱۳۳۷، همزمان در آزمون ورودی دانشگاه تهران و نیز دانشسرای عالی پذیرفته شد، با این حال بر خلاف روال معمول آن روزها از شهرت و اعتبار ناشی از تحصیل در دانشگاه تهران چشم پوشید و دانشسرای عالی را برای تحصیلات دانشگاهی برگزید. دلیل این انتخاب کتابِ حافظ چه می‌گوید؟ اثر محمود هومن، استاد فلسفه‌ی دانشسرای عالی بود. کتابی که در وی شوقی ژرف برانگیخت برای دیدار با نویسنده‌ی آن و آموختنِ فلسفه نزد او. همین دیدار و همین فلسفه‌آموزی نزدِ محمود هومن، سرآغاز زندگی فلسفی نقیب‌زاده گشت، به گونه‌ای که با گذشت سال‌های دراز، نقیب‌زاده که خود اینک از بزرگان و پیشکسوتان فلسفه ایران است، همواره از محمود هومن به عنوان استاد خویش به نیکی یاد می‌کند، شاگردی نزد او را افتخار خود می‌دانند و او را به شاگردانِ جوان خود می‌شناسانند. البته رابطه‌ی این شاگرد و استاد هرگز رابطه‌ای یک‌سویه نبود. پس از آن‌که نقیب‌زاده در خردادماه ۱۳۴۰ تحصیلات لیسانس خود را به پایان رساند، محمود هومن با توجه به توانایی بالای وی در فلسفه و منطق، او را به دستیاریِ خود برگزید و به جای خود به عنوان آموزگار درس منطق روانه‌ی کلاس درس کرد.
پس از پایان تحصیلات مقطع لیسانس، نقیب‌زاده اگرچه همچنان دل در گرویِ استادِ محبوبِ دانشسرای عالی داشت، اما با توجه به قوانین آموزشی ناگزیر به دانشگاه تهران رفت، به تحصیلات دانشگاهیِ خود در مقطع کارشناسی ارشد ادامه داد و در خردادماه سال ۱۳۴۶ مقطع کارشناسی ارشد فلسفه را به پایان رساند. در این سال‌ها سید حسین نصر معروف‌ترین و بانفوذترین چهره‌ی گروه فلسفه‌ی دانشگاه تهران به شمار می‌رفت و اندیشه‌ها و گرایش‌های فکری و فلسفی او بر فضای فلسفی دانشگاه تهران چیره بود. از این رو میرعبدالحسین نقیب‌زاده نیز در کلاس‌های نصر حضور یافت و بدین ترتیب توانایی‌های فلسفی او توجه سید حسین نصر را برانگیخت؛ به گونه‌ای که به او پیشنهاد داد که با دریافت بورس تحصیلی در زمینه‌ی فلسفه‌ی قرون وسطی، به یکی از دانشگاه‌های خارج از کشور برود. ناگفته پیداست که فلسفه‌ی قرون وسطی برای دانشجویی که دل در گروی ایده‌ی نیکِ افلاطون و ایده‌ی اخلاقیِ کانت داشت چندان دلفریب و خشنودکننده نبود. از این رو او با نپذیرفتن این پیشنهاد، در همان دانشگاه تهران به تحصیلات خود ادامه داد. البته این نخستین باری نبود که او پیشنهاد دریافت بورس تحصیلی خارج از کشور را رد کرده بود. پیش از این نیز بنا به روال معمول آن روزها، در پایان دوران لیسانس به او که دانشجوی ممتاز دانشسرای عالی بود، بورس تحصیلی چهار ساله خارج از کشور تعلق گرفته بود. با این حال وی علی‌رغم اصرار استاد خود، محمود هومن، نیز از پذیرش بورس تحصیلی سر باز زده بود، زیرا بر این باور بود که تحصیل در ایران به او چیزهایی خواهد آموخت که آن‌ها را در جایی دیگر نمی‌تواند بیاموزد و افزون بر این تحصیل در خارج از کشور می‌تواند او را از شناختِ جامعه و فرهنگ میهن خویش بازدارد. به هر روی او با رد کردنِ این دو پیشنهاد، به تحصیلات خود در دانشگاه تهران ادامه داد و در سال ۱۳۵۱ با نگارش رساله‌ای با عنوان متافیزیک برادلی، دکترای فلسفه‌ی خود را از دانشگاه تهران گرفت. استاد راهنمای او در دوره‌ی دکترا ابوالحسن جلیلی بود. از دیگر استادان او در این دوران نیز می‌توان از یحیی مهدوی، احمد فردید و سید حسین نصر نام برد.
پس از پایان تحصیلات دانشگاهی، نقیب‌زاده عضو هیئت علمی گروه فلسفه ‌ی دانشسرای عالی شد و پس از سال‌ها تدریس، سرانجام با درجه‌ی استاد تمام از این دانشگاه بازنشسته شد. افزون بر تدریس در دانشگاه خوارزمی، او در سایر دانشگاه‌ها نیز استاد میهمان بود، از جمله در دانشگاه تهران، دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه علامه طباطبائی، دانشگاه شاهد و دانشگاه آزاد اسلامی. نقیب‌زاده اکنون نیز همچنان در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی و نیز پردیس دانشگاه خوارزمی مشغول به تدریس است.