ويليام شكسپير

شاعر و نمایشنامه‌نویس انگلیسی بود که بسیاری او را بزرگ‌ترین نویسنده در زبان انگلیسی دانسته‌اند. «سخن سرای ایون» لقبی است که به خاطر محل تولدش در
آون واقع در استراتفورد انگلیس به او داده‌اند. ویلیام شکسپیر در ۲۶ آوریل ۱۵۶۴ در شهر استراتفورد در انگلستان غسل تعمید داده شد. شهرت شکسپیر به‌ عنوان شاعر، نویسنده، بازیگر و نمایشنامه‌نویس منحصربه‌فرد است و برخی او را بزرگ‌ترین نمایشنامه‌نویس تاریخ می‌دانند. با این حال، بسیاری از حقایق زندگی او مبهم است. پدرش از صاحب‌منصبان دیوانی بود که گویا بعدها با مشکلات مالی مواجه شد و مادرش فرزند یک زمین‌دار محلی نسبتاً ثروتمند بود. شکسپیر احتمالاً در مدرسه‌ی گرامر استراتفورد تحصیل کرده و در آنجا اطلاعات ارزشمندی درباره‌ی لاتین به دست آورده‌است؛ اما ویلیام رهسپار آکسفورد یا کمبریج نشد.
درباره‌ی جوانیِ ویلیام افسانه فراوان است و سند معتبر اندک. اولین مدرکی که ما درباره‌ی او پس از مراسم تعمید و نام‌گذاری داریم، از ازدواج او با آن هثوی دختری که هشت سال از او بزرگتر بود و او هم اهل استراتفورد بود در سال ۱۵۸۲ است، که ثمره‌ی آن دختری متولد ۱۵۸۳ و یک دختر و پسر دوقلو در سال ۱۵۸۵ بود. شکسپیر پس از ازدواج به لندن رفت و در دوره‌ای از شدت فقر به نگهبانی از اسپان افرادی که به نمایشخانه‌ها می آمدند مشغول شد و سپس به سبب علاقه‌ی شدید به نمایش در سال‌های ۱۵۸۵ یا ۱۵۸۶ در گروه هنرپیشگان لردلسستر که اندکی بعد به عنوان بازیگران مخصوص ملکه مفتخر شد مشغول به کار شد. در آنجا وظیفه‌ی ویرایش نمایش‌نامه‌ها را به او سپردند. شکسپیر از این موقعیت استفاده کرد و خود چند نمایشنامه نوشت که با استقبال روبه‌رو شد. پس از آن، تا هفت سال هیچ اطلاعی از فعالیت‌هایش نداریم. همچنین در سال ۱۵۹۴ یکی از سه بازیگر مهم گروه شد.
این دسته شامل کسانی می‌شد که در آن روزگار مشهورترین بازیگران بودند؛ مانند ریچارد باربیج، که بی‌شک خالق نقش‌های هملت، شاه لیر و اتللو بود.
شکسپیر در دوران نخستین، خود را به تئاتر محدود نکرد و در سال ۱۵۹۳ منظومه‌ی عشقی ـ اساطیریِ ونوس و آدونیس و پس از آن نیز اثر برجسته‌ترِ تاراج لاکریس را به حامی خود، اشراف‌زاده‌ی ساوت همپتون، اهدا کرد، و تا ۱۵۹۷موفق شد خانه‌ای نو در استراتفورد خریداری کند، و اینک او می‌توانست خود را «جنتلمن» بنامد.
با دو چکامه‌ای که شکسپیر در سال‌های ۱۵۹۳ و ۱۵۹۴ به چاپ رساند، اشعار او زودتر از نمایش‌هایش چاپ شدند. همچنین، باید گفت که بیشتر غزل‌های او باید در این سال‌ها نوشته شده باشند و نمایش‌های او پس از سال ۱۵۹۴ پدید آمده‌اند، و او به‌طورکلی هر دو سال یک اثر عرضه کرد که هریک شامل سرودها و آهنگ‌هایی بسیار زیبایی می‌شدند.
نمایش‌های ابتداییِ شکسپیر شامل هنری چهارم، تیتوس آندرونیکس، رؤیای شب نیمه‌ی تابستان، تاجر ونیزی، و ریچارد سوم می‌شود که همگی در میانه و اواخر دهه‌ی ۱۵۹۰ تاریخ‌گذاری شده‌اند.
همچنین، بعضی از تراژدی‌های مشهور او که در اوایل دهه‌ی ۱۶۰۰ نگاشته شده‌اند، مشتمل‌اند بر اتلو، شاه لیر، و مکبث.  در حدود سال ۱۶۱۰ شکسپیر برای استراحت به استراتفورد برمی‌گردد و باز به نوشتن ادامه می‌دهد. این دوره، دوره‌ی رمان و کمدی-تراژدی او به حساب می‌آید. او در این مدت، آثاری مانند طوفان، هنری هشتم، سیمبلاین و داستان زمستان را پدیدآورد.
غزلیات او نخستین بار در سال ۱۶۰۹ به چاپ رسید.
فیلم همه چیز حقیقت دارد، محصول سال ۲۰۱۸ کشور بریتانیا به کارگردانی کنت برانا به روزهای پایانی زندگی ویلیام شکسپیر می‎پردازد. 
ویلیام شکسپیر در روز ۲۳ آوریل ۱۶۱۶ میلادی در پنجاه و دو سالگی درگذشت. جسدش را دو روز بعد در کلیسای مقدس ترینیتی به خاک سپردند. او حتی قطعه‌ای ادبی نیز برای روی سنگ قبر خود گفته که بر آن حک شده‌است:
تو را به مسیح از کندن خاکی که اینجا را دربرگرفته دست بدار!
خجسته باد آنکه این خاک را فروگذارد، و نفرین بر آنکه استخوان‌هایم بردارد!
او در حالی مُرد که به سال ۱۶۱۶ هیچ نسخه‌ی جمع‌آوری شده‌ای از آثارش وجود نداشت، و بعضی از آن‌ها در نسخه‌هایی مستقل چاپ شده بودند که همان‌ها هم بدون نظارت و ویرایش او بود. در سال ۱۶۲۳ دو تن از اعضای هیئت شکسپیر، جان همینگز و هنری کاندل، نسخه‌ی جامع و ویراسته‌ای از نمایش نامه‌هایش را به چاپ رساندند.
شکسپیر را پدر نمایشنامه نویسی انگلستان می دانند. موضوع بسیاری از نمایشنامه‌های خویش را از تاریخ روم باستان و کتاب پلوتارک برگزیده و به نیروی تصور و تخیل خویش به صورت تراژدی های زیبایی آن‌ها را در آورده است. سبک نویسندگی شکسپیر به مکتب کلاسیسیسم تعلق دارد. نمایشنامه‌های وی را به تراژدی و کمدی و نمایشنامه‌های تاریخی تقسیم می‌کنند. نمایشنامه‌های اخیر وی ترکیبی از تراژدی و کمدی است. آثار مهم او عبارت است از: اتللو، مکبث، هملت ، جولیوس قیصر، تاجر ونیزی، شاه لیر، هنری ششم، هیاهوی بسیار برای هیچ، رویای شب نیمه تابستان .
اشعار غنایی شکسپیر نیز از شاهکارهای شعر انگلیسی است.