مؤسسه‌ی‌انتشارات‌آگاه

"خوان" مترجمی بین‌المللی است که به تازگی با یکی از همکارانش ازدواج کرده است. او مدام درگیر فکر کردن درباره‌ی روابط زن و مرد و ازدواج است.
در پی واقعه‌ای، خوان به یکباره به گذشته‌ای پرتاب می‌شود که پیش از این تمایلی برای باز کردن گره‌ی رازهای آن نداشت.
او که از ازدواج پدر با خاله‌اش پیش از ازدواج وی با مادرش و خودکشی خاله‌ی خود باخبر است، با شنیدن جمله‌ای عجیب از زبان زنی در اتاق کناری خود در دوره‌ی ماه‌عسل، تصمیم می‌گیرد رازی را که مدت‌ها تلاشی برای فهمیدنش نمی‌کرده است، دنبال کند.