دربارهی کتاب
کار چه نقشي در جستجوي ما براي يک زندگي معنادار و رضايتبخش دارد؟ براي همه ما لحظاتي پيش آمده که آرزو کردهايم کاش مجبور نبوديم حتي يک روز ديگر کار کنيم. اما در واقع براي بسياري از ما دنياي بدون کار دنيايي ملالآور و نااميدکننده خواهد بود. کار به زندگي ما احساس معنادار بودن و هدفمندي ميدهد، هويتمان را شکل ميدهد و برايمان شبکه اي اجتماعي ميسازد. اسوندسن با گذري بر فلسفه و ادبيات و حتي سريالها و ترانههاي روز ميکوشد جنبههاي مختلف کار را برايمان روشنتر کند.
او تاکيد ميکند که کار تقريبا براي همه ما بخشي جداييناپذير از زندگي روزمرهمان است. چه آن را نفرين ببينيم و چه موهبت، کاري که هر روز انجام ميدهيم نگاه ما را به جهان و به خودمان شکل ميدهد.
اسوندسن معتقد است نارضايتي ما از کارمان بيش از هر چيز ناشي از تغيير نگرش ما به کار است. برخلاف نسلهاي پيشين و در تحولي که او «تحول رمانتيک کار» مينامد انتظارات ما از کار خيلي بالا رفته است. يعني فکر ميکنيم که کار بايد بتواند بخش عمدهاي از معناي موردنياز ما در زندگي را برايمان به ارمغان بياورد. اين انتظارات احتمالا برآورده نخواهند شد و ما در عرصه کار خانهبهدوشهايي ميشويم که از شغلي به شغل ديگر کوچ ميکنيم و هرگز آنچه را که به دنبالش هستيم پيدا نميکنيم. اگر هم انتظاراتمان برآورده شوند، احتمالا بيشتر به دردسر ميافتيم زيرا در آن صورت با خطر بيتوجهي به تمام چيزهايي رو به رو ميشويم که بيشتر از شغلمان اهميت دارند.
در نهايت واقعيت اين است که وقتي در اين فکريم که با زندگيمان چه بايد بکنيم نميتوانيم از فکر کردن به «کار» بگريزيم.