برنامه‌ريزي استراتژيك مبتني بر سناريو (تدوين استراتژي‌ها در دنيايي نامطمئن)

ناشر: دنياي اقتصاد
مترجم: محمدحسين بيرامي
نويسنده: بركهارد شوئنكر - تورستن وولف
قطع: رقعي
نوع جلد: شوميز
زبان: فارسي
تعداد صفحات: 238
سال انتشار: 1402
نوبت چاپ: 3
وزن: 280
شابک: 9786007106594
قيمت: 200,000تومان
موجودي : 1 (جلد)
+

به اشتراک بگذارید

درباره‌ی کتاب

مديران استراتژيک در محيط امروزي کسب‏وکار بايد پاسخ‏هايي را براي دو پرسش کليدي بيابند: اول اينکه چگونه مي‏توانيم بي‎ثباتي، پيچيدگي و عدم اطميناني را که امروزه در بسياري از صنايع مشاهده مي‏کنيم درون برنامه‏ريزي استراتژيک تلفيق کنيم؟ و دوم اينکه چگونه مي‏توانيم استراتژي‏ها را منعطف‏تر و سازگارتر با محيط‏هاي متغير سازيم؟اين کتاب تلاشي است براي پاسخ دادن به اين پرسش‏ها. در کانون اين کتاب، «برنامه‏ريزي استراتژيک مبتني بر سناريو»، نهفته است: چارچوبي روشمند براي ايجاد استراتژي‏ها در دنيايي نامطمئن. در دنيايي با عدم اطمينان فزاينده که با ويژگي پيچيدگي و بي‏ثباتي شناخته مي‏شود، مديران بايد در فرايندهاي استراتژي خود منعطف‏تر باشند. چارچوب‏هاي سنتي مديريت استراتژيک در فراهم ساختن پاسخ‏هاي کافي در اين بستر ناموفق بوده‏اند. راه‏حل ما «برنامه‏ريزي استراتژيک مبتني بر سناريو» است، چارچوبي براي مديريت استراتژيک در دنيايي نامطمئن. در اين فصل، اين رويکرد را معرفي مي‏کنيم و ساختار کتاب را مطرح مي‏کنيم. دنيايي نامطمئن بحران مالي 2008 و ورشکستگي تقريبي يونان که منجر به مباحثاتي درباره آينده ناحيه يورو شد، به‌روشني نشان‌دهنده حدي است که مديريت امروزي تحت تأثير وقايع محيط عمومي قرار دارد. دنياي مدرن کسب‏وکار گرفتار عدم اطمينان است، بسيار پيچيده‏تر و بي‏ثبات‏تر نسبت به 30 سال پيش. برنامه‏ريزي دشوارتر شده است. عوامل کليدي به‌سرعت تغيير مي‏کنند و تأثير عمده‏اي در گوشه و کنار جهان دارند. بحران مالي 2008 از جنبه شدت آن بي‏سابقه بود، و منجر به افت GDP (توليد ناخالص داخلي) جهاني در 2009 شد. بااين‏همه، وقفه‏هاي اقتصادي از هر نوعي که باشند اينک متداول‏تر از گذشته‏اند. مطالعه‏اي توسط بوردو و ديگران (2001) نشان مي‏دهد که فراواني بحران‏هاي بزرگ از زمان بحران نفتي دهه 1970 دو برابر شده است. بي‏ثباتي اقتصادي همچنين در سطح صنعت نيز به چشم مي‏خورد. چرخه‏هاي عمر محصولات کوتاه‏تر شده‏اند و تقاضاهاي مشتريان سريع‏تر تغيير مي‏کنند. اين موجب مي‏شود تا مديران وقت کمتري براي تصميم‏گيري داشته باشند و مستلزم انعطاف‏پذيري بيشتر در سيستم‏هاي کسب‏وکار است. جهاني‏شدن سبب شده تا دنيا به هم متصل‏تر شود. فناوري جديد و تجارت آزاد ميان مناطق بزرگ اقتصادي بر رشد و ثروت جهاني افزوده‏اند، اما همچنين مديريت و عمليات را براي سازمان‏ها پيچيده‏تر کرده‏اند (شوئنکر/بوتزل، 2007). اين پيچيدگي، در ترکيب با بي‌ثباتي فزاينده صنايع و محيط عمومي، بر سطوح عدم اطمينان در دنياي کسب‏وکار مي‏افزايد. و چالش‏هاي جديدي را براي مديريت و تصميم‏گيري استراتژيک مي‏آفريند، چون تحولات آتي نسبت به گذشته کمتر قابل پيش‏بيني‏اند. تحت چنين شرايطي، ابزارهاي سنتي برنامه‏ريزي مانند پنج نيروي پورتر يا ماتريس سهم بازار_رشد کمتر و کمتر از گذشته قادر به برآورده ساختن مطالبات مديران اجرايي و برنامه‏ريزان استراتژيک هستند. يک دليل عمده آن است که ريشه آن‌ها به دهه‏هاي 1960 و 1970 در دنيايي با پيچيدگي و بي‏ثباتي کمتر بازمي‌گردد (آنسوف ، 1957؛ پورتر، 1979؛ پورتر، 1980). چارچوب‏هاي سنتي‏تر اصلاً بي‏ثباتي را به‌حساب نمي‏آورند. آن‌ها بالعکس تحليل‏هاي ايستايي را از وضعيت کنوني فراهم مي‏کنند و فاقد عنصر پويايي هستند که تحول در طول زمان را در نظر بگيرد. علاوه بر آن، عموماً مبتني بر فرض رشد مستمر هستند و توصيه‏هاي استراتژيک مرسوم خود را حول اين فرض بنا مي‏کنند. همان‌گونه که امروزه شاهد هستيم، در بسياري از صنايع آن فرض ديگر قابل دفاع نيست. از دهه 1990، رويکردهاي سنتي به برنامه‏ريزي استراتژيک و مفاهيم زيرساختي آن‌ها انتقادات فراواني را هم از سوي پژوهشگران و هم مجريان و مديران به خود جلب کرده‏اند (مينتزبرگ، 1991؛ مينتزبرگ، 1994a؛ پراهالاد و هامر، 1994؛ داي، سيبوني و ويگري، 2009). انتقادات به‏ويژه مربوط به انگاره مرکزي برنامه‏ريزي استراتژيک مي‏شود که برنامه‏ها بايد صرفاً براي يک جهت واحد در آينده تدوين شوند. بسياري از تحليل‏گران استدلال مي‏کنند که مفاهيم و چارچوب‏هاي سنتي برنامه‏ريزي استراتژيک مطابق با الزامات برنامه‏ريزي موفق در يک محيط پويا، پيچيده و به‏طور فزاينده بي‏ثبات کسب‏وکار نيستند (کاميلوس/داتا، 1991؛ آيزنهارت/سول، 2001؛ گرنت، 2003). با توجه به اين چالش‏ها، مديران استراتژيک در محيط امروزي کسب‏وکار بايد پاسخ‏هايي را براي دو پرسش کليدي بيابند: 1. چگونه مي‏توانيم بي‎ثباتي، پيچيدگي و عدم اطميناني را که امروزه در بسياري از صنايع مشاهده مي‏کنيم درون برنامه‏ريزي استراتژيک تلفيق کنيم؟ 2. چگونه مي‏توانيم استراتژي‏ها را منعطف‏تر و سازگارتر با محيط‏هاي متغير سازيم؟ اين کتاب تلاشي است براي پاسخ دادن به اي